جشن دانشجویی نسبتاً خوب!
جشن دانشجویی 24 آذر 88، در سالن ورزشی شهید چمران درگز
برگزار شد و در حدود هزار دانشجو در جشن حضور داشتند که اکثراً خانم های دانشجو
بودند.
جشن در حدود ساعت 5عصر، زمانی که از قبل وعده داده شده بود برگزار شد، انتظامات دم در به خوبی کارتهای دانشجویی را چک می کرد، پذیرایی مرتب بود و مجریان بسیار حرفه ای بودند و حتی خانم حسینی از دانشجویان قدیمی این دانشگاه، در صدا و سیمای خراسان نیز مجری بود.
سخنرانی دکتر حسینی و فرماندار درگز، آقای وحیدیان با محوریت روز دانشجو انجام شد. ( در حالی که سخنرانی فرماندار درگز به درازا کشیده بود، دانشجویان برای نشان دادن این موضوع در میان سخنرانی برای ایشان کف زدند!)
گروه سرود، سرود زیبایی را با سنتور نوازی زیبای یگی از دانشجویان انجام داد ولی متاسفانه قطع صدای بلندگوی نوازنده سنتور باعث شد از زیبایی سرود کاسته شود!
اما نکته ی حایز اهمیت که هر ساله با آن روبرو هستیم، پایی بودن سطح تئاتر این جشن است! امسال موضوع تئاتر، خانه های دانشجویی بود که دیالوگ های سطح پایین و عدم ذکر مشکلات دانشجویی باعث سردی و بی کیفیتی این تئاتر شده بود، سیستم صدا و بی کیفیتی آن را نیز باید به آن افزود!
نماهنگی از دانشگاه پیام نور درگز به کوشش آقای صباغ ساخته شده بود که به دیدنش می ارزید! اما مفهومی را که القاء می کرد این بود که با آمدن آقای دکتر حسینی، دانشگاه پیشرفت شگرفی کرده است، درست است که آقای حسینی تلاش ها و نتایج خوبی برای دانشگاه داشته است ولی باید منطقی به موضوع نگریست! ( شنیده ها حاکی از آن است که آقای دکتر حسینی با گوشه هایی از این نماهنگ مخالف بوده و حتی سانسور نیز در آن انجام شده است.)
از اساتید و انجمن های نمونه هم تقدیر به عمل آمد.
یکی از دانشجویان دختر بیانه ای را در مورد روز دانشجو قرائت کردند.
آقای براتیان نامه ی آقای دلاور نماینده درگز را خواندند.
دو نفر پلیس با لباس نظامی! دم در سالن ایستاده بودند!!
با زهم ابوالفضل شکری ضایع شد!!! باور کنید خیلی وقت است نمی خواهم از این انسان شریف و با سواد و اهل علم و ادب چیزی ننتویسم ولی خود ایشان هتسند که همیشه خبر سازند! در این جشن نیز، مجری در حالی که از شکری بزرگ تقدیر و تشکر می کرد گفت؛ جا دارد از آقای شکری تشکر کرد که مثل برادری مهربان پا به پای دانشجویان زحمت کشیدند، ( در این لحظه ابوالفضل شکری از جا برخاست و دست راست خود را بر سینه گذاشته و فروتنانه رو به دختران و مجری و پسران کرد و به نشانه ی ادب سری فرو آورد!) مجری جشن دید که باز هم ابوالفضل شکری می خواهد حق قوم خویش خود را بگیرد، گفت ایشان جای پدر ما هستند!!! اینجا بود که هم ابوالفضل و هم حضار فهمیدند که باز هم داداش اوالفضل شکری مون ضایع شد!!!
خلاصه از تمام بانیان این جشن، چه کارکنان و ریاست دانشگاه چه دانشجویان پرتلاش که زحمت کشیدند و جشنی در شان دانشجو ترتیب دادند متشکریم.
---------------------------
مطلب مرتب: